کاربران وایبر در 7 مه 2013 به 200 میلیون کاربر رسید و جالب تر اینکه کاربران در روز حدود 10 میلیون مکالمه با میانگین 2 میلیارد دقیقه انجام میدهند و بیش از 6 میلیارد پیامک در ماه ارسال میکنند که در نوع خودش جالب توجه است، با این حال مدل چرخه سرمایه این شرکت نامعلوم بوده و تبلیغات یا هیچ منبع درآمدی ندارد! حال سوالی که فکر هرکسی را به خود مشغول میکند این است که وایبر با چه هدفی، به صورت کاملا رایگان و کیفیت مطلوب در تمامی نقاط مختلف جهان عرضه شده است؟!
ناخدای انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند.
گاهی در کنار هم و زیر سقف هستیم اما دلمان برای هم نمی لرزد ، به فکر هم نیستیم و انگار هیجان زندگی ته کشیده است...
آماری که به طور رسمی برای طلاق اعلام می شود درواقع نشان دهنده میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست در کنار این آمارها ، آمار بزرگتری به جدایی عاطفی زن و شوهر اختصاص دارد ، یعنی زندگی هایی که به سردی گرایده است و زن و مرد زندگی خاموشی را در کنار هم به سردی و بدون هیچ گونه صمیمیت و علاقه ای می گذرانند ولی هیچ کدام از آنها تقاضای طلاق قانونی نمی کنند در این نوع از زندگی زناشویی زوجین از زندگی زناشویی خود ناراضی هستند اما به دلیل ساختارهای فرهنگی حاکم بر جامعه و معضلاتی که در صورت طلاق برای زوجین به وجود می آید علی الخصوص برای خانمها و نگرانی از سرنوشت فرزندان و همچنین تاکید اسلام بر قبح طلاق ،زوجین حاضر به طلاق نمی باشند و برای سالها زیادی به زندگی سرد و توام با فرسایش روحی و روانی و حتی جسمی خود ادامه می دهند.
بعضیاشون به خاطر قابلیت های فساد آورشون نامناسبن مثل لاین و تانگو...
بعضیاشونم کارآیی ضعیف دارن.
و اما بعضیاشون مستقیما ابزار دشمن درجه یک ما هستن
مثل""""""""""""""""""""""""واتس اپ و وایبر"""""""""""""""""""""
یادش بخیر میگفتن توی زمان دفاع مقدس به خاطر حساسیت های "جبهه" ٬ مواظب بودن که دشمن نتونه تلفن مردم و همینطور بیسیم ها رو شنود کنه!
در آخرین روز از هفته بسیج، اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین......
در آخرین روز از هفته بسیج، اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
روزی روزگاری در یکی از روستا ها کدخدای زندگی می کرد که همیشه به مردم دیگه زور می گفت و از اون ها سوءاستفاده می کرد و هیچ خدایی رو بنده نبود.
از قضا توی این روستا مش حسنی زندگی می کرد که یک باغ سرسبز میوه داشت. اما کدخدای زور گو بخاطر اینکه چاه آب دستش بود، آب باغ مش حسن رو بسته بود.
مش حسن برای اینکه راه حلی برای این مشکل پیدا کنه رفت پیش ناخدای باهوشی که توی اون روستا زندگی می کرد و ناخدا گفت بهتره تو باغ خودت چاه بکنی و محتاج کدخدای زورگو نشی.
اما مش حسن که حال و حوصله این کارهارو نداشت و میخواست هرچه زودتر به آب برسه به حرف ناخدای باتجربه و باهوش گوش نداد و رفت پیش کدخدای زورگو.
کدخدا که خودش باغ داشت و نمی خواست مش حسن رو دستش بلند بشه به مش حسن گفت مشکلی نیست اما دیگه نباید فلان میوه ها رو توی باغت داشته باشی و مش حسن هم قبول کرد.
اما کدخدای زورگو بیشتر طمع می کرد و هربار میوه دیگه ای رو هم حذف می کرد. تاجایی که به مش حسن فقط اجازه کاشت کلم و هویج سبزیجات رو داد و گفت به این شرط که این کره الاغ من هروقت که از کنار باغ تو رد شد باید بهش اجازه بدی تا از سبزیجات باغت بخوره.
اما این کره الاغ چموش هروقت از کنار باغ مش حسن رد می شد کلی از سبزیجات باغ مش حسن رو می خورد تا جایی که حتی همون سبزیجات هم دیگه چیزی ازش نموند و مش حسن به خودش گفت ای کاش به حرف ناخدا گوش می دادم...
این بود کل حقیقت مذاکره مش حسن با کدخدای زورگو. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
بعضی ها (BBC) میگن اون هایی که روی صورت ناموس وطن اسید پاشی کردن بچه حزب اللهی ها بودن. مثل همون شهید خلیلی آمر به معروفی که جون خودش رو بخاطر حمایت از خانم های بدحجاب از دست داد.
بله دیگه اینجوری ها که BBC میگه شهید خلیلی احتمالاً روی صورت خانم ها اسید پاشیده بوده چون بچه حزب اللهی بوده و یکی از آمرین به معروف وگرنه کی متیونسته باشه؟
جدای از شوخی حالا بیایم قضیه رو از اول مرور کنیم ببینیم واقعاً کار کی میتونسته باشه و قضیه از کجا شروع شده :
زمان های قدیم توی یکی از محله ها چند تا بچه شر و شور بودن که با تیر کمون سنگی می زدن لامپ های محله رو می شکستند و هر بار شهرداری میومد و لامپ های جدید می گذاشت.
اما بعد مدتی شهرداری دیگه لامپ نگذاشت و محله تاریک تاریک شد. مردم جمع شدن و کلی نامه نوشتن و خواهش و التماس کردن تا شهرداری دوباره براشون لامپ بگذاره. شهرداری هم فقط یک دونه لامپ برای اون محله گذاشت و گفت اگه ازین لامپ خوب محافظت کردین بقیه لامپ ها رو هم میگذاریم.
چندین هزار سال قبل مردم یه جایی به اسم کوفه برای امام زمانشون که روشنگر راه زندگیشون بود نامه نوشتن و از امام حسین (ع) خواستن به اون شهر بیان تا اون ها از فیض حضور حضرت بهره مند بشن.
امام حسین (ع) برای اینکه ببینه واقعاً دعوت اون ها درست هست یا خیر و از اوضاع کوفه با خبر بشن، مسلم بن عقیل رو به عنوان نماینده به شهر کوفه فرستادن. ابتدا مردم زیادی با مسلم بیعت کردند اما وقتی پای مادیات و دنیا باز شد همشون عقب کشیدن و مسلم رو تنها گذاشتند.
حالا بعد هزار چندسال که مردم توی تاریکی بودن، کلی پیش درگاه خدا گریه و التماس و دعا کردن تا خدا یه چراغ هدایتشون و امام زمانشون براشون بفرسته.اما بجای امام زمان یه چراغ مثل مسلم فرستادن به اسم سید علی خامنه ای.
اسمش شد مـــــــــــد!!!
شلوار لــــــی را برایمان فرستادند،اول زیاد هم بــــد نبود،
بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا
پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد و دخترانه اش از پایین
چادر شــد مانتو های بلند،مانتو ها ذره ذره آب رفت،
حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوزنامید،
چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده،
یا آنقــــــدر نازک که
بودنش طعنه ایست به نبودنش
متأسفانه
با خبر شدیم دشمنان انقلاب اسلامی ایران پس از شکست های متوالی و ضربات
کوبنده از سوی ملت دلیر ایران اقدام به بمباران شیمیایی شهر های ایران
نموده اند.
حجم این بمباران های شیمیایی که باعث آلودگی شدید هوا و محیط زیست شده است
در کلان شهر های ایران به دلیل وجود جمعیت زیاد بیشتر از سایر نقاط کشور
بوده است.
بنا به آمار هایی که هر دقیقه به تعداد آن افزوده می شود تعداد زیادی از
هموطنان عزیزمان با استشمام هوای آلوده مسموم شده اند و حال بسیاری از آنان
وخیم گزارش شده است.
سازمان ملل و مجامع بین المللی مدعی حقوق بشر در کمال ناباوری تاکنون هیچ
اعلام موضعی ننموده و این حملات ضد بشری را محکوم نکرده اند.
مسئولین از مردم درخواست نموده اند با حفظ اصول اولیه از مبتلا شدن به
آلودگی ها جلوگیری نمایند و کنترل بیشتری بر روی افراد خانواده خود مخصوصاً
جوانان داشته باشند.
از علائم این آلودگی ها می توان به
ناصرالدین شاه سوگلی ای داشت که می گفت ازین زن خوشگلتر در زمین نیست. بعد از اینکه ناصرالدین شاه راهی مسافرت شد و به فرنگ رفت و با دیدن لباس بالرین های پطرزبوغ (Petersbourg) که شلوارهای بافته بافته چسبان نازکی بپا می کردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن پوشیده و روی انگشت پا با نوای موزیک می رقصیدند، تازه فهمید زن هایی که در حرم سرای خود دارد در مقابل زن های فرنگ هیچی نیستند.
و به این صورت نیازی در ناصرالدین شاه کاشته شد و به همین منظور بعد از برگشت از فرنگ دستور داد تمام زنان حرم سرا از همان جوراب های نازک سفید رنگ بپا کنند تا یک مقدار شبیه به آن زن های رقاص فرنگ شوند.
یکی از ماهیت های فیس بوک هم همین است. 99 درصد دخترانی که در فیس بوک عکس های شخصی خود را به نمایش می گذارند دارای آرایش هستند و چهره واقعی آنها چیزی نیست که به انتشار می گذارند.
ازین رو مردانی که با فیس بوک در ارتباط هستند با دیدن این تصاویر احساس نیازی در اون ها کاشته می شود که در پسران مجرد موجب ازدواج دیر هنگام و در مردان متاهل باعث دل زدگی از همسر خود خواهد شد.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
اولا به خانمها خوشامد عرض میکنم، و تبریک
عرض میکنم میلاد مسعود فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) را، و هفتهى زن و
روز تکریم مادر را. همانطور که فرمودند،(۱) اقتران این مناسبت اجتماعى و
مهمّ کشور با ولادت فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) - بخصوص امسال که دوبار
در اوّل و آخر سال مردم ما به یاد آن بزرگوار مىافتند و مجالسى برپا
میکنند - یک فرصتى است براى فهمیدن و رهنمود گرفتن از زندگى آن بزرگوار.
اولا
مقامات معنوى فاطمهى زهرا (سلام الله علیها) در شمار برترین مقامات معنوى
آحاد معدودى از بشریّت است. ایشان معصومند؛ عصمت، ویژهى معدودى از
برگزیدگان الهى در میان آحاد بشر است؛ و این بزرگوار - فاطمهى زهرا (سلام
الله علیها) - از آن جمله است، با توجّه به این واقعیّت که این زن مسلمان و
مجاهدِ فىسبیلالله تنها حدود بیست سال - حالا با اختلاف روایات از هجده
سال تا بیست و پنج سال - سنّشان بوده؛ زن جوان داراى این مرتبهى عالى از
معنویّت که در ردیف اولیا و پیامبران و مانند اینها قرار میگیرد و از سوى
فرستادگان الهى "سیّدة نساءالعالمین" نام میگیرد. در کنار این مقام معنوى
بُروز خصلتهاى برجسته و کارکردهاى مهم در زندگى شخصى این بانوى بزرگوار
هرکدام یک درس است. تقواى او، عفّت و طهارت او، مجاهدت او، شوهردارى او،
فرزنددارى او، سیاستفهمى او، حضور او در مهمترین عرصههاى حیات یک انسان
در آن دوره - چه در دوران نوجوانى و کودکى، چه در دوران بعد از ازدواج -
هرکدام یک درس است؛ نه فقط درس است براى شما بانوان، [بلکه] براى همهى
بشریّت درس است. بنابراین این اقتران براى ما یک فرصت است؛ در زندگى
فاطمهى زهرا باید دقیق شد، با نگاهى نو آن زندگى را شناخت، فهمید و به
معناى واقعى کلمه آن را الگو قرار داد.
بسماللهالّرحمنالرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة والسّلام
على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على اله الأطیبین
الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّة الله فى
الأرضین.
اگر از عوامل معنوى و آنچه خداى متعال وعدهى آن را به مؤمنان و
مجاهدان راه حق داده است هم صرفِنظر کنیم، بر حسب قوانین عادى زندگى
جوامع بشرى، هر جامعهاى عزّتش، قدرتش، آبرو و حیثیّتش، هویّتش بستگى دارد
به مجاهدت و به تلاش. با تنبلى و تنآسایى، هیچ ملّتى نمیتواند مقام
شایستهاى را در میان ملّتهاى عالم یا در تاریخ پیدا کند. آنچه که ملّتها
را، هم در تاریخ و هم در دوران خودشان، در میان ملّتهاى عالم سربلند میکند،
مجاهدت است، تلاش است. این تلاش، البتّه شکلهاى گوناگونى دارد؛ هم تلاش
علمى، هم تلاش اقتصادى، هم تلاش به معناى تعاون اجتماعى میان افراد، همه
لازم است؛ امّا در رأس همهى این تلاشها، آمادگى براى جانفشانى است که یک
ملّت را در میان ملّتها سرافراز میکند. اگر در میان هر ملّتى کسانى وجود
نداشته باشند که آماده باشند از جان خود، از راحت خود، در راه رسیدن به
آرمانها صرفِنظر کنند، آن ملّت به جایى نخواهد رسید. کارى که انقلاب براى
ما مردم ایران انجام داد، این بود که این راه را در مقابل ما روشن کرد؛
آحاد ملّت ما فهمیدند و احساس کردند که باید در راه آرمانهاى بلند، مجاهدت
کنند و در مقابل دشمنان این آرمانها بایستند؛ و ایستادند.
دفاع مقدّس
ما، دوران جنگ هشتسالهى پر ماجراى این کشور، داستان ایستادگى ملّت ایران و
ایستادگى جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنىهاى کفر و استکبار جهانى
است.
تمام افعال ارادى انسان، تابع حسن و قبحى است که تشخیص مىدهد. «حجاب و بی حجابى» نیز از این چارچوب برون نیست. عدهاى حجاب را نیک مىدانند و بدان پایبندند و در مقابل، بى حجابى را زشت مىشمارند و از آن بیزارى مىجویند؛ چنان که گروهى بى حجابى را پسندیده، به آن اهتمام مىورزند و حجاب را عملى مرتجعانه و زشت دانسته و به آن علاقمند نیستند.
بی حجابی که بی دینی نیست. دلت پاک باشد: دختر جوان که حسابی به مد روز راه می رود و به تعبیر امروزی ها شیک پوش و آرایش کرده در خیابان ها قدم می گذارد در طول مسیر که می آید بارها و بارها با افراد مختلفی مواجه می شود که برای او مزاحمت ایجاد می کنند:
هرچند بیچــاره اصـلاً اهل این حرفها نبود و این اتفاق به شدت آزارش می داد ولی حاضر به تغییر در ظاهر خود نیست. چون به شدت دوست دارد در جامعه آزادانه لباس بپوشد و حجاب داشته باشد و به این امر اعتقاد فراوانی دارد.
حال وقتی از این دخترجوان می پرسند چرا موهایت بیرون است؟ جواب می دهد به خودم مربوط است تو چه کار داری؟
برایش توضیح بیشتری که می دهند می گوید: حجاب که مهم نیست. خدا کند آدم دلش پاک باشد!
روزی روزگاری پادشاه معلوم الحالی بود که به دوختن و پوشیدن لباس های تازه خیلی علاقه داشت. برای همین دستور داد هرکس بهترین لباس رو براش بدوزه پاداش خوبی به اون خیاط بده.
خیاطی که از ظلم های پادشاه خسته شده بود و میخواست درس خوبی به پادشاه بده به قصر رفت و گفت من میتونم لباسی بدوزم که فقط آدم های باهوش بتونن ببینن و آدم های احمق نمیتونن اون لباس رو ببینند.
پادشاه وقتی دید ازین طریق میتونه آدم هارو تشخیص بده دستور دوخت این لباس رو به خیاط داد. خیاط هم شروع به دوختن لباس کرد اما هیچکس نمیتونست این لباس رو ببینه.
وقتی کار دوخت لباس تموم شد خیاط لباس خیالی خودش رو برد و تن پادشاه کرد. اما چون هیچکس دوست نداشت بهش بگن احمق شروع به تعریف و تمجید کردند اما در حقیقت لباسی به تن پادشاه نبود و اون لخت لخت بود.
حالا از اون ماجرا چندین سال می گذره و خیاط هایی برای بلهوسی و لذت بردن از ناموس یک ملت لباس هایی دوختن بسیار تنگ و زننده و به بهانه مد و باکلاس بودن جوری وانمود کردن که هرکس ازین لباس ها رو بپوشه خیلی فهمیده و عاقل و با کلاسه و هرکسی که نپوشه احمق و امل هست.
دوستم تازه ماهواره خریده بود. بهش گفتم برا چی رفتی ماهواره خریدی؟ مگه نمیدونی چقدر بدآموزی داره؟ جواب داد : ما فقط شبکه های خوب ماهواره رو نگاه می کنیم و شبکه های بدش رو قفل گذاشتیم.
گفتم چرا داری خودت رو گول میزنی؟ یعنی وقتی شیطان اومد تو جلدت شبکه های بدش رو باز نمیکنی؟ اصلاً مگه شبکه خوبی هم داره که شبکه های بدش رو قفل کردی؟
جواب داد : بله شبکه های مستندش خیلی خوبن. گفتم خب ماهم شبکه مستند داریم. جواب داد : شبکه های ورزشی خوب داره. گفتم خب ماهم شبکه ورزشی داریم. گفت : فیلم های خوبی پخش میکنن. گفتم ماهم شبکه پخش فیلم داریم.
هر شبکه ای که گفت ما تو ایران خودمون هم داشتیم. دیگه نتونست حرفی بزنه بهش گفتم : دیدی تو دنبال کانال خوب نیستی.
دوسه هفته بعد متوجه شدم حجاب خانم دوستم خیلی عوض شده و دیگه چادر به سر نمیکنه که هیچ حتی لباس های زننده هم می پوشه. دوستمم دیگه دور و ور مراسم های مذهبی رو خط کشیده بود و دیگه خبری ازش نبود. پیش خودم گفتم تازه اولشه.
به یکسال نکشید که دوستم از خانمش جدا شد. گویا قضیه اینجوری بوده که دوستم و خانمش هروقت باهم میرفتن بیرون خانمش گلایه می کرده که چرا دوستم همش به دخترای مردم بد نگاه می کرده و یا دوستم همش به خانمش گیر میداده که چرا اینقدر موبایل تو دستش هست و مشخص نیست باکی داره صحبت می کنه و به کی داره پیامک میزنه.