کاربران وایبر در 7 مه 2013 به 200 میلیون کاربر رسید و جالب تر اینکه کاربران در روز حدود 10 میلیون مکالمه با میانگین 2 میلیارد دقیقه انجام میدهند و بیش از 6 میلیارد پیامک در ماه ارسال میکنند که در نوع خودش جالب توجه است، با این حال مدل چرخه سرمایه این شرکت نامعلوم بوده و تبلیغات یا هیچ منبع درآمدی ندارد! حال سوالی که فکر هرکسی را به خود مشغول میکند این است که وایبر با چه هدفی، به صورت کاملا رایگان و کیفیت مطلوب در تمامی نقاط مختلف جهان عرضه شده است؟!
ناخدای انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند.
پس از حوادث سال 88 شبکه های BBC و VOA مدام از سرطان زا بودن پارازیت های ماهواره ای که توسط جمهوری اسلامی ایران برای جلو گیری از پخش برنامه های آنان ارسال می کند خبر دادند.
این جنگ روانی توسط شبکه های BBC و VOA شکل گرفت به دلیل نبود آگاهی و آمار درست در نزد مردم موفق شد تا اذهان خیلی از مردم ایران را نسبت به سرطان زا بودن پارازیت حساس کند تاجایی که بعد از فوت خواننده جوان مرتضی پاشایی بر اثر سرطان این جنگ روانی تشدید شده است.
کشورهایی که از پارازیت استفاده می کنند :
سوال ما این است اگر پارازیت سرطان زاست چرا کشورهایی از جمله انگلیس، اسرائیل، آلمان، آمریکا، استرالیا، چین، هند و ... از پارازیت های ماهواره ای استفاده می کنند و کسی هم صدایش در نمی آید ولی وقتی در ایران استفاده می شود اولین کشورهایی که بوق در کرنا می کند انگلیس و آمریکا و اسرائیل هستند؟
در آخرین روز از هفته بسیج، اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین......
در آخرین روز از هفته بسیج، اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
روزی روزگاری در یکی از روستا ها کدخدای زندگی می کرد که همیشه به مردم دیگه زور می گفت و از اون ها سوءاستفاده می کرد و هیچ خدایی رو بنده نبود.
از قضا توی این روستا مش حسنی زندگی می کرد که یک باغ سرسبز میوه داشت. اما کدخدای زور گو بخاطر اینکه چاه آب دستش بود، آب باغ مش حسن رو بسته بود.
مش حسن برای اینکه راه حلی برای این مشکل پیدا کنه رفت پیش ناخدای باهوشی که توی اون روستا زندگی می کرد و ناخدا گفت بهتره تو باغ خودت چاه بکنی و محتاج کدخدای زورگو نشی.
اما مش حسن که حال و حوصله این کارهارو نداشت و میخواست هرچه زودتر به آب برسه به حرف ناخدای باتجربه و باهوش گوش نداد و رفت پیش کدخدای زورگو.
کدخدا که خودش باغ داشت و نمی خواست مش حسن رو دستش بلند بشه به مش حسن گفت مشکلی نیست اما دیگه نباید فلان میوه ها رو توی باغت داشته باشی و مش حسن هم قبول کرد.
اما کدخدای زورگو بیشتر طمع می کرد و هربار میوه دیگه ای رو هم حذف می کرد. تاجایی که به مش حسن فقط اجازه کاشت کلم و هویج سبزیجات رو داد و گفت به این شرط که این کره الاغ من هروقت که از کنار باغ تو رد شد باید بهش اجازه بدی تا از سبزیجات باغت بخوره.
اما این کره الاغ چموش هروقت از کنار باغ مش حسن رد می شد کلی از سبزیجات باغ مش حسن رو می خورد تا جایی که حتی همون سبزیجات هم دیگه چیزی ازش نموند و مش حسن به خودش گفت ای کاش به حرف ناخدا گوش می دادم...
این بود کل حقیقت مذاکره مش حسن با کدخدای زورگو. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
بعضی ها (BBC) میگن اون هایی که روی صورت ناموس وطن اسید پاشی کردن بچه حزب اللهی ها بودن. مثل همون شهید خلیلی آمر به معروفی که جون خودش رو بخاطر حمایت از خانم های بدحجاب از دست داد.
بله دیگه اینجوری ها که BBC میگه شهید خلیلی احتمالاً روی صورت خانم ها اسید پاشیده بوده چون بچه حزب اللهی بوده و یکی از آمرین به معروف وگرنه کی متیونسته باشه؟
جدای از شوخی حالا بیایم قضیه رو از اول مرور کنیم ببینیم واقعاً کار کی میتونسته باشه و قضیه از کجا شروع شده :
زمان های قدیم توی یکی از محله ها چند تا بچه شر و شور بودن که با تیر کمون سنگی می زدن لامپ های محله رو می شکستند و هر بار شهرداری میومد و لامپ های جدید می گذاشت.
اما بعد مدتی شهرداری دیگه لامپ نگذاشت و محله تاریک تاریک شد. مردم جمع شدن و کلی نامه نوشتن و خواهش و التماس کردن تا شهرداری دوباره براشون لامپ بگذاره. شهرداری هم فقط یک دونه لامپ برای اون محله گذاشت و گفت اگه ازین لامپ خوب محافظت کردین بقیه لامپ ها رو هم میگذاریم.
چندین هزار سال قبل مردم یه جایی به اسم کوفه برای امام زمانشون که روشنگر راه زندگیشون بود نامه نوشتن و از امام حسین (ع) خواستن به اون شهر بیان تا اون ها از فیض حضور حضرت بهره مند بشن.
امام حسین (ع) برای اینکه ببینه واقعاً دعوت اون ها درست هست یا خیر و از اوضاع کوفه با خبر بشن، مسلم بن عقیل رو به عنوان نماینده به شهر کوفه فرستادن. ابتدا مردم زیادی با مسلم بیعت کردند اما وقتی پای مادیات و دنیا باز شد همشون عقب کشیدن و مسلم رو تنها گذاشتند.
حالا بعد هزار چندسال که مردم توی تاریکی بودن، کلی پیش درگاه خدا گریه و التماس و دعا کردن تا خدا یه چراغ هدایتشون و امام زمانشون براشون بفرسته.اما بجای امام زمان یه چراغ مثل مسلم فرستادن به اسم سید علی خامنه ای.
تازه دانشگاه قبول شده بود. با رتبه عالی. داشت می رفت تا کارهای ثبت نامش رو انجام بده. توی راه چشمش افتاد به پسر و دختر کوچولوی همسایه که مشغول بازی های کودکانه خودشون بودن.
یکدفعه صدای از بلند گو ها بلند شد : «توجه! توجه! علامتی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که حمله هوایی دشمن نزدیک است. محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.»
رگ غیرتش ورم کرد. با خودش گفت اگه امروز من برم دانشگاه، کی ازاین دوتا بچه و بچه های آینده کشورم دفاع کنه؟ کی جلوی دشمن به ایسته تا چشم چپ به ناموس و خاک وطن نداشته باشه؟
بیخیال دانشگاه علم شد و رفت و در دانشگاه عشق ثبت نام کرد و راهی رشته شهادت شد. روز ها درس دلدادگی را می گذراند و شب ها 11 واحد گریه را پاس می کرد. تا اینکه با معدل بالا فارغ التحصیل شد و مثل خیلی از فرارمغزی ها هرگز بر نگشت.
اسمش شد مـــــــــــد!!!
شلوار لــــــی را برایمان فرستادند،اول زیاد هم بــــد نبود،
بعد شد آفـــــــــت غیرت و حیا
پسرانه اش از بالا کوتاه شـــد و دخترانه اش از پایین
چادر شــد مانتو های بلند،مانتو ها ذره ذره آب رفت،
حالا دیگر باید آن را بلــــــــــوزنامید،
چادر چادری ها هم کم کم تبدیل به شنــــــل شده،
یا آنقــــــدر نازک که
بودنش طعنه ایست به نبودنش
متأسفانه
با خبر شدیم دشمنان انقلاب اسلامی ایران پس از شکست های متوالی و ضربات
کوبنده از سوی ملت دلیر ایران اقدام به بمباران شیمیایی شهر های ایران
نموده اند.
حجم این بمباران های شیمیایی که باعث آلودگی شدید هوا و محیط زیست شده است
در کلان شهر های ایران به دلیل وجود جمعیت زیاد بیشتر از سایر نقاط کشور
بوده است.
بنا به آمار هایی که هر دقیقه به تعداد آن افزوده می شود تعداد زیادی از
هموطنان عزیزمان با استشمام هوای آلوده مسموم شده اند و حال بسیاری از آنان
وخیم گزارش شده است.
سازمان ملل و مجامع بین المللی مدعی حقوق بشر در کمال ناباوری تاکنون هیچ
اعلام موضعی ننموده و این حملات ضد بشری را محکوم نکرده اند.
مسئولین از مردم درخواست نموده اند با حفظ اصول اولیه از مبتلا شدن به
آلودگی ها جلوگیری نمایند و کنترل بیشتری بر روی افراد خانواده خود مخصوصاً
جوانان داشته باشند.
از علائم این آلودگی ها می توان به
چالش آب یخ اتفاق جدیدی است که به سرعت در فضای مجازی پخش شده و ثروتمندان و مشهوران زیادی از دنیا به این اقدام دست زده اند.ما ماجرای این چالش از این قرار است که عدهای از خانوادههای بیماران اسکلروز جانبی آمیوتروفیک برای افزایش آگاهی درباره این بیماری در شبکههای مجازی کمپینی به نام «چالش سطل یخ» راه انداختهاند که در آن هر فرد یا باید سطلی از آب یخ روی سر خودش خالی کند یا ۱۰۰ دلار برای پژوهش روی این بیماری کمک نقدی کند. بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (als) یک بیماری اعصاب حرکتی است که بیمار آرامآرام قدرت حرکت دادن اعضای بدنش را از دست میدهد.دستها و پاها، کمر، گردن، دهان و زبان همه آرامآرام از کار میافتند، ولی حواس او کار میکند.
ناصرالدین شاه سوگلی ای داشت که می گفت ازین زن خوشگلتر در زمین نیست. بعد از اینکه ناصرالدین شاه راهی مسافرت شد و به فرنگ رفت و با دیدن لباس بالرین های پطرزبوغ (Petersbourg) که شلوارهای بافته بافته چسبان نازکی بپا می کردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن پوشیده و روی انگشت پا با نوای موزیک می رقصیدند، تازه فهمید زن هایی که در حرم سرای خود دارد در مقابل زن های فرنگ هیچی نیستند.
و به این صورت نیازی در ناصرالدین شاه کاشته شد و به همین منظور بعد از برگشت از فرنگ دستور داد تمام زنان حرم سرا از همان جوراب های نازک سفید رنگ بپا کنند تا یک مقدار شبیه به آن زن های رقاص فرنگ شوند.
یکی از ماهیت های فیس بوک هم همین است. 99 درصد دخترانی که در فیس بوک عکس های شخصی خود را به نمایش می گذارند دارای آرایش هستند و چهره واقعی آنها چیزی نیست که به انتشار می گذارند.
ازین رو مردانی که با فیس بوک در ارتباط هستند با دیدن این تصاویر احساس نیازی در اون ها کاشته می شود که در پسران مجرد موجب ازدواج دیر هنگام و در مردان متاهل باعث دل زدگی از همسر خود خواهد شد.
تمام افعال ارادى انسان، تابع حسن و قبحى است که تشخیص مىدهد. «حجاب و بی حجابى» نیز از این چارچوب برون نیست. عدهاى حجاب را نیک مىدانند و بدان پایبندند و در مقابل، بى حجابى را زشت مىشمارند و از آن بیزارى مىجویند؛ چنان که گروهى بى حجابى را پسندیده، به آن اهتمام مىورزند و حجاب را عملى مرتجعانه و زشت دانسته و به آن علاقمند نیستند.
بی حجابی که بی دینی نیست. دلت پاک باشد: دختر جوان که حسابی به مد روز راه می رود و به تعبیر امروزی ها شیک پوش و آرایش کرده در خیابان ها قدم می گذارد در طول مسیر که می آید بارها و بارها با افراد مختلفی مواجه می شود که برای او مزاحمت ایجاد می کنند:
هرچند بیچــاره اصـلاً اهل این حرفها نبود و این اتفاق به شدت آزارش می داد ولی حاضر به تغییر در ظاهر خود نیست. چون به شدت دوست دارد در جامعه آزادانه لباس بپوشد و حجاب داشته باشد و به این امر اعتقاد فراوانی دارد.
حال وقتی از این دخترجوان می پرسند چرا موهایت بیرون است؟ جواب می دهد به خودم مربوط است تو چه کار داری؟
برایش توضیح بیشتری که می دهند می گوید: حجاب که مهم نیست. خدا کند آدم دلش پاک باشد!
روزی روزگاری پادشاه معلوم الحالی بود که به دوختن و پوشیدن لباس های تازه خیلی علاقه داشت. برای همین دستور داد هرکس بهترین لباس رو براش بدوزه پاداش خوبی به اون خیاط بده.
خیاطی که از ظلم های پادشاه خسته شده بود و میخواست درس خوبی به پادشاه بده به قصر رفت و گفت من میتونم لباسی بدوزم که فقط آدم های باهوش بتونن ببینن و آدم های احمق نمیتونن اون لباس رو ببینند.
پادشاه وقتی دید ازین طریق میتونه آدم هارو تشخیص بده دستور دوخت این لباس رو به خیاط داد. خیاط هم شروع به دوختن لباس کرد اما هیچکس نمیتونست این لباس رو ببینه.
وقتی کار دوخت لباس تموم شد خیاط لباس خیالی خودش رو برد و تن پادشاه کرد. اما چون هیچکس دوست نداشت بهش بگن احمق شروع به تعریف و تمجید کردند اما در حقیقت لباسی به تن پادشاه نبود و اون لخت لخت بود.
حالا از اون ماجرا چندین سال می گذره و خیاط هایی برای بلهوسی و لذت بردن از ناموس یک ملت لباس هایی دوختن بسیار تنگ و زننده و به بهانه مد و باکلاس بودن جوری وانمود کردن که هرکس ازین لباس ها رو بپوشه خیلی فهمیده و عاقل و با کلاسه و هرکسی که نپوشه احمق و امل هست.
دوستم تازه ماهواره خریده بود. بهش گفتم برا چی رفتی ماهواره خریدی؟ مگه نمیدونی چقدر بدآموزی داره؟ جواب داد : ما فقط شبکه های خوب ماهواره رو نگاه می کنیم و شبکه های بدش رو قفل گذاشتیم.
گفتم چرا داری خودت رو گول میزنی؟ یعنی وقتی شیطان اومد تو جلدت شبکه های بدش رو باز نمیکنی؟ اصلاً مگه شبکه خوبی هم داره که شبکه های بدش رو قفل کردی؟
جواب داد : بله شبکه های مستندش خیلی خوبن. گفتم خب ماهم شبکه مستند داریم. جواب داد : شبکه های ورزشی خوب داره. گفتم خب ماهم شبکه ورزشی داریم. گفت : فیلم های خوبی پخش میکنن. گفتم ماهم شبکه پخش فیلم داریم.
هر شبکه ای که گفت ما تو ایران خودمون هم داشتیم. دیگه نتونست حرفی بزنه بهش گفتم : دیدی تو دنبال کانال خوب نیستی.
دوسه هفته بعد متوجه شدم حجاب خانم دوستم خیلی عوض شده و دیگه چادر به سر نمیکنه که هیچ حتی لباس های زننده هم می پوشه. دوستمم دیگه دور و ور مراسم های مذهبی رو خط کشیده بود و دیگه خبری ازش نبود. پیش خودم گفتم تازه اولشه.
به یکسال نکشید که دوستم از خانمش جدا شد. گویا قضیه اینجوری بوده که دوستم و خانمش هروقت باهم میرفتن بیرون خانمش گلایه می کرده که چرا دوستم همش به دخترای مردم بد نگاه می کرده و یا دوستم همش به خانمش گیر میداده که چرا اینقدر موبایل تو دستش هست و مشخص نیست باکی داره صحبت می کنه و به کی داره پیامک میزنه.
نمی دونم خبر دارید یا نه! روند استفاده از لوازم آرایش به صورت افراطی و نمایشگری زنان از چند دهه قبل شروع شده است. حالا دیگه اکثر دختران و زنان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزء جدانشدنی زندگی خود میدانند.
اختلال روانی نیاز به خودنمایی مثل خوره افتاده در جان عده ای از این دخترهایی که به واسطه اختلال روانی و نداشتن اعتماد به نفس به این اسباب گرایش پیدا کرده اند.
سن مصرف لوازم آرایش را بگم که در کشور در پنج سال اخیر از 19 سال به 13 سال رسیده و این در حالیه که در کشورهای پیشرفته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان سالمند دیده میشود که شادابی پوست خود را از دست دادهاند.
زمانه با خود تغییر در پی دارد سبک زندگی ها، باورها و رفتارها در طول سالیان عوض می شود، تغییراتی که گاهی مثبتند و گاهی هم منفی.
یکی از این تغییرات در نوع پوشش و ظاهر است شاید این موضوع را به طور خاص وقتی نگاهی به آلبوم عکس هایتان یا یک فیلم قدیمی مثلا برای دهه 60 می کنید به خوبی درک کنید.
تغییرات در نوع پوشش و ظاهر همیشه مثبت نبوده و تحت عوامل بسیاری فراز و نشیب های عجیب و غریبی به خود دیده است. پوشش و مدهایی که بر خلاف فلسفه خود نماد عریان گرایی و برهنگی و مروح آن در جامعه شده اند تیپ شلخته یا کثیف، شلوارهای فاق کوتاه و پاره، تی شرت های یقه باز، مانتوهای کوتاه و بدون دکمه و تنگ، ساپورت و.......
فرهنگ پوشش تحت تاثیر عوامل زیادی چون ماهواره و سایر رسانه ها، مانکن های خیابانی، شوهای زیرزمینی مطابق اهداف فرهنگی و اقتصادی وارد پازل تهاچم فرهنگی شده و یکی از ابزارها برای نیل جوامع به سمت عضوی از فرهنگ دهکده جهانی و غربی شدن قرار دارد.
این
مصاحبه را حدود 10 سال پیش گرفتم، در سفری که در مشهد اقبال همصحبتی با
شیخ را پیدا کردم. او در آستانه 100سالگی همچنان پرنشاط و بذلهگو و زبان
روایت خویش را نگه داشته بود. به باور او هر انسانی دنیایی بود که میشد با
گفتنهای مکرر و یکسان با او، نتیجههای متفاوت گرفت. او این نتیجه را در
پی سیر آفاق و انفس و دیدن و فهمیدن آدمهای گوناگون دریافته بود، از این
رو از مصاحبههای مختلف و روایتهای شبیه به هم ملول نمیگشت و حتی آن را
لازم میشمرد. این گفتوشنود نشر نایافته را در سالروز رحلت فقید سعید و
عالم مجاهد، مرحوم علامه شیخمحمدتقی بهلولگنابادی به خوانندگان ارجمند
«جوان» تقدیم میدارم و برای روحش علو مقام و مرتبت میخواهم.
ای کودکان مجروح غزه!
از غرش انفجار ها نهراسید،
از سوزش زخمها ننالید،
از داغ پدران و مادران و خواهران و برادران خود نگریید،
تا عیش مدعیان حقوق بشر پریشان نشود!
ای کودکان مظلوم غزه!
خداوند می بینید جنایت گرگ صفتان و سکوت بی صفتان
را و به زودی انتقام دلهره ها، اشک ها و خون های شما را خواهد گرفت و چه
سخت است انتقام خدا.
و ببخشید ما را اگر همیشه دیر رنج هایتان را باور و زود آن را فراموش می کنیم.
به سفر آسمانی رمضان خوش آمدید. شماره پرواز 1435 ه.ق
مدت پرواز: 30 روز هر روز 16 ساعت
تا ارتفاع عرش الهی پرواز خواهیم کرد انشاالله.
در طول این پرواز، کشیدن سیگار، خوردن و آشامیدن و هرگونه گناه اکیداً ممنوع می باشد.
کمربند ایمان را بسته نگه داشته و از استفاده کردن هرگونه وسیله ای که در
ارتباط شما با خالق یکتا اختلاال ایجاد می کند جدداً خودداری نمایید.
خلبان پرواز شخص حضرت دوست و فرشتگان مهمان نواز درطول پرواز در خدمت شما خواهند بود.
چنانچه در طول پرواز تغییر حالتی برای جنابعالی رخ داد، شبهای 19، 21 و 23 از آسمان برای شما رحمت واسعه ارسال خواهد شد.
با آرزوی سلامتی و قبولی طاعات در طول پرواز از دعای خیر برای ما نیز دریغ نفرمائید.
رئیس مرکز حراست دانشگاه آزاد در نامه ای به مدیران و روسای دفاتر حراست واحدهای دانشگاه آزاد، دستورالعمل تعجب برانگیزی را ابلاغ کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در این نامه از حراست واحدهای دانشگاه آزاد خواسته شده است از هرگونه مداخله در موضوع حجاب و عفاف (حتی در صورت مشاهده تخلفات) خودداری کنند.
علت این درخواست تامل برانگیز رئیس حراست دانشگاه آزاد این است که مقوله حجاب و عفاف موضوع فرهنگی بوده و نیاز به برنامه ها و راهکارهای خاص و تخصصی فرهنگی دارد!
این نامه می افزاید: در صورت مشاهده هرگونه دخالت بی مورد دفاتر حراست در موضوع صدرالاشاره طبق مقررات با افراد خاطی برخورد انضباطی خواهد شد.
یاد شهدا بخیر...یاد غواصان شهید کشورمان بخیر...یاد اروند کنار و کارون پر خروش بخیر...
روزی بر روی کارون قایق های شناسایی به سمت مواضع دشمن می رفتند و غواصان را به داخل کارون پرخروش می انداختند تا با دل دریایی شان مواضع دشمن سر تا پا مسلح را شناسایی کند غواصانی که ساپورت های غواصی را می پوشیدند اما نه برای خودنمایی و چشم چرانی!!! بلکه برای دفاع از غیرت و ناموس ملت...برای آنکه لحظه ای چشم نامحرم به ناموس ایران نیفتد...
آن روزها شاید همین ساپورت غواصی را با هزینه گزافی به دست می اوردیم اما امروز ساپورت ارزان تر از هر چیز بی ارزشی شده است تا در دسترس همه اقشار جامعه قرار بگیرد...
فیلم با صحبتهای گوینده تلویزیون آمریکا شروع میشود: تا چهار ثانیه دیگه میریم روی خط؛ چهار، سه، دو، یک…
مجری برنامه نواک روی آنتن می رود و میگوید:[ "قبلا بهتون گفته بودم که بدترین محله ها هم توی آمریکا، میتونه عاری از خطر و امن باشه! حالا اگه بهتون بگم که این قضیه میتونه بدون به خطر انداختن زندگی افراد و حتی جان یک مامور پلیس انجام بشه چی؟ خب من از کجا خبر دارم؟ به خاطر اینکه همین واقعه داره تو تمام کشورهای دنیا انجام میشه...."
سپس ارتباط مستقیم با اتاق جنگ پنتاگون گرفته می شود و ربوتهایی را نمایش می دهند که ادعا می شود توسط آمریکا و برای برقراری صلح و آزادی در دنیای خارج ساخته شده. پس از آن، عملیات ارتش آمریکا در خیابان های تهران، به طور مستقیم توسط یک خبرنگار نظامی نمایش داده می شود. کِلی پرکینز "عملیات آزادی تهران" را گزارش می دهد.
این سکانس ابتدایی فیلم ضد ایرانی ربوکاپ است که در سال جاری (۲۰۱۴) در آمریکا ساخته شده.
سکانس بعدی فضای داخل ایران را نمایش می دهد:
«عزیزان من! امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوریهاى جدید ارتباطى خیلى جدى است؛ صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوههاى تلویزیونى و رادیویى و رایانهاى و امثال اینها دارند استفاده مىکنند و همینطور به صورت انبوه، افکار و شبهههاى گوناگون را در آنها مىریزند. باید در مقابل اینها ایستاد. امروز نمىشود به همان روشهاى قدیمى خودمان اکتفا کنیم؛»
این روزها آمارهای ضد و نقیضی از درصد استفاده کنندگان از ماهواره در کشورمان به گوش می رسد که از میان این آمار در خوشبینانه ترین حالت حدود ۱۵ درصد و در بدبینانه ترین گمانه زنی ها حدود ۵۵ درصد از خانواده های ایرانی از ماهواره استفاده می کنند، بی شک خانواده های استفاده کننده از ماهواره را می توان قربانیان تبعات بسیار بد و پرهزینه برای جامعه دانست. در این نوشته سعی می کنم که مقداری از تبعات سوء استفاده از ماهواره را بیان کنم.
به عنوان یک افسر جنگ نرم وقتی دیدم همه برنامه هایی مثل ویچت، وایبر ، واتس اپ، تانگو، لاین و اینستاگرام روی گوشی های خودشون نصب می کنن برام جالب شد تا ببینم این برنامه ها چی دارن که اینقدر مردم رو به خودشون جذب کرده.
اوایل همه اون هایی که شماره من رو داشتن کیف می کردن که به به فلانی هم وارد این برنامه ها شده و شروع به خوش آمد گویی می کردن. اما لحن صحبت کردن همه خیلی خودمونی بود. حتی خانم های نامحرمی که یا همکلاسی بودن یا برای کارهای اداری شماره ام رو داشتن. برام جالب بود که تو این فضا هیچکس هیچکس رو غریبه نمیدونست.
اما بعد چند وقت استفاده از این برنامه ها پرده ها کنار رفت و ماهیت اصلی اون هارو کشف کردم که باعث شد سریعاً تمام این شبکه های اجتماعی رو از روی گوشی همراهم حذف کنم.
اصل ماجرا چه بود؟ (اسامی استفاده شده غیر واقعی می باشند)
یک روز تصمیم گرفتم برم به پروفایل افرادی که جزء دوستانم به من اضافه شده بودن. رفتم تو پروفایل آقا حمید یکی از بچه های گل و مذهبی که یکدفه چشمم افتاد به نظرات یکی از مطالب ارسالیش. چندتا دخترخانم جوون که عکس های بی حجابی رو آواتارشون گذاشته بودن برای آقا حمید نظر گذاشته بودن و آقا حمید ماهم براشون نوشته بود: ممنون نازی جون. به سلام فاطی کوچولو چه عجب کجایی دختر؟
چند لحظه مات و مبهوت بودم که این همون حمید بچه مثبت خودمونه که الان با دخترای نامحرم و بی حجاب اینجوری داره حرف میزنه؟ حتی اگه فامیلشونم باشه نه حمیدی که میشناسم اینجور پسریه نه اینکار شرعاً درسته. خیلی ناراحت شدم.
یادمان هست زمانی که مانتو وارد ایران شد بسیار گشاد و بلند بود اما بعضی ها گفتند اسراف در اسلام حرام است و نباید این قدر پارچه حرام کنیم پس هر سال سانتی از مانتو را کم کردند تا اینکه الآن اسمش را نمی توان مانتو گذاشت و بهتر است بگویم پیراهن.
کم کم همین اتفاق نیز برای شلوار خانم ها افتاد. شلوار گشاد و راحت جای خودش را به ساپورت داد و اول ساپورت را در خانه ها می پوشیدند وبعد راه به مهمانی ها باز کرد و کم کم وارد کوچه و خیابان شد.
این نوع کشف حجاب را قبلاً در زمان رضاخان دیده بودیم. شاید کشف حجاب نرم بهترین نامی باشد که بتوان روی این نوع کشف حجاب گذاشت. یعنی همه چیز به آرامی و با مرور زمان صورت می گیرد و یکباره به اوج و شدت خود می رسد. ابتدا چشم ها و افکار را عادت می دهند و بعد از عادت چشم ها و افکار ضربه نهایی را وارد می سازند.